توضیحات

 

 

 

نکته‌ای درباره‌ی ایوان کلیما، واتسلاو هاول، میلان کوندرا، بهومیل هرابال و بسیاری دیگر از نویسندگان اروپای شرقی وجود دارد که فهم و دقت در آن بسیار مهم است. اینکه به عکس آن‌چه همواره تبلیغ شده، این‌ها علیه کمونیسم یا حکومت کمونیستی نمی‌نوشتند، بلکه به حکومت‌های پساتوتالیتری حمله می‌کردند که فقط نام کمونیسم را بر خود گذاشته بودند. کافی‌ست قهرمان کتاب «قاضی» کلیما را در نظر بیاوریم و خوب به افکار و اعمالش توجه کینم. قاضی گیر افتاده در حاکمیت تمامیت‌خواه یا به تعبیر هاول، حاکمیتی پساتوتالیتر، شخصیتی‌ست دوست‌دار همه‌ی ارزش‌های والای انسانی کمونیسم، یعنی عدالت، برابری و … که آن ایده‌های رهایی‌بخشی را دوست دارد که در اندیشه‌های مارکس بوده و به ما رسیده است. اما قهرمان بیچاره‌ی داستان ما در زیر فشار بودن در حکومتی سرکوبگر و ضد انسانی، محکوم است به صادر کردن فجیع‌ترین حکم‌ها علیه شهروندان بی‌گناه و همه‌ی هستی‌اش بر سر این است که آنی نباشد که حاکمیت از او می‌خواهد. رمان قاضی تصویرگر و روایت‌کننده‌ی تیرگی‌ای مسری‌ست که از نظام سیاسی به درون تک‌تک افراد جامعه رسوخ کرده و همه‌ی مناسبات انسانی و اخلاقی را در خود فرو برده و محو کرده است. ایوان کلیما داستانی نوشته که در آن همه‌ در حال قضاوت شدن‌اند و نظام همه را با معیارهای پیشینی خودش می‌سنجد. قاضی بودن در چنین رژیمی، از آدمی که می‌خواهد به انسان و آزادی‌اش مومن بماند، چه‌گونه موجودی می‌سازد؟ برای فهم این پرسش و پرسش‌های دیگر پیرامون‌اش، باید قاضی ایوان کلیما را خواند.

توضیحات تکمیلی

وزن 550 g
عنوان

قاضی

نویسنده

مترجم

ناشر

تعداد صفحات

652

شابک

978-600405671

سال انتشار

1400

نوع جلد

گالینگور

قطع

رقعی

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.


.فقط مشتریانی که این محصول را خریداری کرده اند و وارد سیستم شده اند میتوانند برای این محصول دیدگاه ارسال کنند.

شما فقط این محصول را به سبد خرید اضافه کرده اید: