ضربه ی کاساندا

توضیحات

 

.
نگهبان با شنیدن صدای چرخ‌ها روی ریگ‌ها و سنگریزه تکانی خورد و صاف نشست. نوری در آسمان غروب باقی نمانده بود. او تازه قهوه‌ای آماده کرده بود و دلش نمی‌خواست از جایش بلند شود. اما کنجکاوی بر او غلبه کرد. گردشگران در الکساندریا به ندرت به گورستان شهر در ایوی‌هیل می‌آمدند. این شهر قدیمی در ساحل رود پوتونک جذابیت‌های رنگارنگ و سرگرمی‌های بهتری داشت تا در اختیار انسان‌های زنده قرار دهد. مردم محلی نیز به ندرت در روزهای وسط هفته به آنجا می‌آمدند؛ آن هم غروب یک روز بارانی آوریل.
از پنجره‌ی اتاق نگهبانی به بیرون نگاه کرد و مردی را دید که از خودرویی معمولی پیاده شد. اندیشید مأمور دولت؟ حدس زد که تازه‌وارد بلندقامت با اندامی ورزیده، چهل و چند سال داشت. پالتو بارانی، شلوار تیره و پوتین‌های کارمندی لباس مناسبی برای آن آب و هوا بودند.
نگهبان مرد را تماشا کرد که قدمی از خودرو دور شد و با دقت به اطراف نگاه کرد. اندیشید: کارمند دولت نیست – نظامی است. سپس در را باز کرد و به زیر تاق تراس رفت و شیوه‌ی ایستادن تازه‌وارد را تماشا کرد. مرد بدون توجه به بارانی که موهای سیاهش را خیس می‌کرد، از میان نرده‌های دروازه به گورستان زل زد…
.

توضیحات تکمیلی

وزن 450 g
عنوان

ضربه ی کاساندرا

نویسنده

مترجم

ناشر

تعداد صفحات

456

شابک

9786001822858

سال انتشار

1397

نوع جلد

شومیز

قطع

رقعی

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.


.فقط مشتریانی که این محصول را خریداری کرده اند و وارد سیستم شده اند میتوانند برای این محصول دیدگاه ارسال کنند.

شما فقط این محصول را به سبد خرید اضافه کرده اید: