روزی روزگاری رشت

توضیحات

من این مجموعه را (خاطره – داستان) می نامم.

این مجموعه، خاطراتی هستند که داستانی شده اند و در عین حال داستان هایی هستند که خاطرات بر بال هایشان نشسته اند.

این مجموعه ، تنها خاطرات من نیست، بلکه خاطرات جمعی از جوانانی است که در دهه چهل در گیلان و به ویژه در رشت زندگی کرده اند.

راه مان را ادامه میدادیم و از جلوی قنادی پروین و چند کفاشی و آرایشگاه خاص خوان و هتل ساووی ،که نبش خیابان پهاوی و شاه بود، می گذشتیم . اگر می خواستیم به سینما مولن روژ برویم که می رفتیم  آن طرف و از جلوی شهرداری و هتل ایران و سنما نیاگارا و گاراژ تی بی تی رد می شدیم و می رسیدیم به کوچه ای که سینما مولن روژ آنجا بود و چه فیلم های محشری نشان می داد.  اشک ها و لبخندها ، ویولن زن روی بام و دکتر ژیواگو را آنجا دیده بودیم و اگر هم می خواستیم به سینما رادیوسیتی برویم که دیگر کبک مان خروس می خواند. می دانستیم که هر چه (آب و هوا ) در رشت هست، همه تا رسیدن به سینما می بینیم و این فاصله پنج دقیقه  ای رسیدن از خیابان شاه تا سینما رادیو سیتی برای ما مثل قدم زدن در شانزه لیزه ای بود که وصف اش را شنیده بودیم.

توضیحات تکمیلی

وزن 200 g
عنوان

روزی روزگاری رشت

نویسنده

ناشر

تعداد صفحات

164

شابک

978-964-190-693-3

سال انتشار

1400

نوع جلد

شومیز

قطع

رقعی

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.


.فقط مشتریانی که این محصول را خریداری کرده اند و وارد سیستم شده اند میتوانند برای این محصول دیدگاه ارسال کنند.

شما فقط این محصول را به سبد خرید اضافه کرده اید: