- توضیحات
- توضیحات تکمیلی
- نظرات (0)
توضیحات
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
«انقلابیون قدیمی به او تدارکاتچی انقلاب لقب دادهاند، اما خودش میگوید: «من در این انقلاب سمتی انتخاب کردم که هیچکس نمیتواند مرا از این سمت عزل بکند؛ من عملۀ انقلابم.»
در یکی از جلسات، قبل از شروع مصاحبه، صحبتی پیش آمد و از او شنیدم که میگفت: «در سال ۱۳۲۹، دهساله بودم که در منزل مرحوم آیتالله کاشانی چای میدادم. در همان سن و سال، رفتوآمدهای مرحوم نواب صفوی و اطرافیانش را زیر نظر داشتم و دقیقاً یادم است که با مرحوم کاشانی در مورد ترور رزمآرا و نخستوزیری مصدق صحبت میکردند.»
حاج محسن رفیقدوست در خانوادهای مذهبی ـ سنتی در جنوب شهر تهران به دنیا آمد. دهساله بود که با فداییان اسلام آشنا و در یازده سالگی همراه با جمعی از فداییان اسلام در مسجد لرزاده دستگیر شد. وقتی افسر کلانتری او را در جمع تجمعکنندگان ضد شاه میبیند و با تعجب علت دستگیریاش را جویا میشود، مأمور دستگیرکننده میگوید: «این پسر خیلی شلوغ میکرد!»
توضیحات تکمیلی
عنوان | برای تاریخ میگویم: خاطرات محسن رفیقدوست |
---|---|
نویسنده | |
موضوع | تاریخ, جنگ |
ناشر | |
سال انتشار | 1399 |
نوبت چاپ | 1 |
تعداد صفحات | 300 |
شابک | 9786001758959 |
نوع جلد | شومیز |
قطع | وزیری |
.فقط مشتریانی که این محصول را خریداری کرده اند و وارد سیستم شده اند میتوانند برای این محصول دیدگاه ارسال کنند.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.